مصاحبه با مجید باویلی (شرکت مان پلاستیک)
چهارشنبه 13 تیر 1403 - 12:33 قبل از ظهر

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 32
نویسنده پیام
aghaye_mim آفلاین


ارسال‌ها : 53
عضویت: 11 /3 /1403


مصاحبه با مجید باویلی (شرکت مان پلاستیک)

786

مصاحبه با مجید باویلی : شرکت مان پلاستیک

نام:آقای مجید باویلی

نام محصول: میکرو پمپ

نام شرکت: مان پلاستیک

تحصیلات: دیپلم حسابداری

رویاها و آرزوهای دوران کودکی ام همان هایی بودند که الان هم در ذهن می پرورانم، منتهی نوع کار در آن زمان در ذهنم نبود ولی به هر رویا و آرزویی که در دوران کودکی و نوجوانی داشتم رسیده ام. بیشتر رویا ها و الگوهای من خود ساخته بوده است.

پدرم می توانست به عنوان یک الگوی خوب در زندگی برای من باشد ولی متاًسفانه او را خیلی زود از دست دادم.

بعد از پدرم الگوهایی که می ساختم رویایی و ذهنی بودند، در دوران کودکی مشکلات زیادی داشتم پدرم را در۱۰سالگی ازدست دادم، درحالی که در اوج موفقیت های اقتصادی خودش بود. بعد از هر شکستی انگیزه و تلاشم برای جبران بیشترمی شود به نوعی که به اطرافیان نشان می دهم که با آدم ناتوانی رو به رو نیستند.

مادرم شاغل نبود ولی از ارثی که از پدرم به جا مانده بود زندگیمان را اداره می کردیم. ارث پدری من سالن هایی است که الان واحدهای تولیدی من در آنجا مشغول به کار است. برخی مواقع پیش می آمد که به یکسری مسائل جدی مالی بر می خوردیم.

زمانی که درس می خواندم به کار اشتغال نداشتم، جز یک مورد، در سن ۱۵-۱۶ سالگی که در کارخانه ای در نزدیک محل سکونتمان برای ساعات کاری ۶تا۱۰ کارگر می خواست و این تجربه مفیدی برای من به حساب می آمد و بسیاری از مسائلی را که آنجا دیدم در کار خود پیاده کردم. زمانی که دیپلم گرفتم ازدواج کردم و بعد هم درگیر کار شدم و دیگر فرصت آن را نداشتم که درس بخوانم، از آنجایی که موقعیت لازم برای ادامه تحصیل را پیدا نکردم، نتوانستم ادامه تحصیل دهم و تمام علم و آگاهی که دارم به صورت تجربی است و تما ماً با اتکا به خودم بوده است. من به شانس اعتقاد ندارم چون شانس به خود انسان بستگی دارد. تمایلی به کار در سازمان های دولتی نداشتم چون که نمی خواستم محدود شوم یا شاید هم احساس می کردم که جلوی بلند پروازی های من گرفته می شود چون از کودکی دوست داشتم آزاد باشم.

اگر از آموزه های مذهبی در جهت مثبت استفاده شود موٌثر است و اگر غلط استفاده شود ضربه ی جدی وارد می شود و این درک دین بستگی به خود افراد دارد که چگونه از آموزه های دینی استفاده کنیم.

بنا به فرمایش حضرت علی(ع) کار عبادت است.

دین ما نکات مثبتی در راستای فرهنگ کار و کارگری و کارآفرینی دارد اما متاًسفانه ازاین نکات کمتر استفاده می شود.

من تقریباًحدود ۱۵سال است که به طور شبانه روزی کار می کنم و تا چند سال پیش کارهای اجرایی هم به عهده من بود. از شکست هایی که خوردم به نوعی خوشحال هستم چون مطئناً دیگر سعی می کنم چنین شکستی را تجربه نکنم. از نظر من هر شکستی سر آغاز یک پیروزی بزرگ است. من چیزی را که احساس کنم درست است حتماً انجام می دهم، ولی تا خوب جوانب را نسنجم و تمام زوایای آن را در نظر نگیرم حرکتی انجام نمی دهم.

.زندگی افراد ثروتمند,.زندگی افراد ثروتمند,.زندگی افراد ثروتمند,.زندگی افراد ثروتمند,.زندگی افراد ثروتمند,.زندگی افراد ثروتمند,

جرقه ی تولیدی که الان داریم، باعث رشد مجموعه مان شد و ما از تولید بطری پلاستیکی تبدیل به یک مجموعه مطرح شدیم. فکر این کار خیلی اتفاقی به ذهنم رسید. همسرم یک سرویس آشپزخانه خارجی خریداری کرده بود، روی این سرویس ها پمپ هایی نصب شده بود، من به برسی این پمپها پرداختم و متوجه شدم که می توان این را در کشور تولید کرد. با برسی آن متوجه شدم که بازار هم به این چنین کالاهایی نیاز دارد، پس بهتر است من نفر اول باشم.

هدفم در درجه ی اول کسب درآمد بود منتهی راه کسب درآمد برایم مهم بود. تصمیم داشتم محصولی که تولید می کنم، رقیبی نداشته باشد، کار تک باشد و تحسین دیگران را هم به همراه خودش داشته باشد و از همه مهمتر توانایی یک ایرانی درتولید را نشان بدهد. یک تولید کننده وقتی از کار لذت می برد که زمانی که وارد مجموعه اش می شود و متوجه می شود که افراد مجموعه اش راضی هستند و از کنار او امرار معاش می کنند برای آدمی بسیار لذت بخش است.

بعد از آتش سوزی کارخانه نجاری به زیر صفر رسیدم.

شروع کارمان با پول بهره ای آزاد بود و قسمت خیلی جزئی آن را با وام بانکی تاًمین کردیم. برای بازار یابی محصولمان کار خاصی انجام ندادم، فقط برای خریداران مشکلات صابون های جامد را بیان کردم و به آنها اطمینان دادم که بازارحتماً از این مایع دستشویی استقبال می کند.

از جمله موانعی که در راه این کار وجود دارد، ضعف تخصص در همان ابتدا در ایران حس می شود. از طرفی قالبساز مجرب ومتخصص کمبود داشتم که بتوانم به آن تکیه کنم. در شروع کارمان مشکلات مالی وجود داشت. مشکل عمده ما، مشکل سیستم است و مشکل نا برابری دلار بود.

اگر می خواهید در کارتان موفق شوید اول نیاز جامعه را در نظربگیرید نه نیاز خودتان را و به کاری که می خواهید شروع کنید عشق بورزید، در رویا ها همانطور که موفقیت را می بینید شکست ها را چاره اندیشی کنید و با اولین یا دومین مشکل از کارتان سرد نشوید، علم و تجربه مکمل یکدیگر هستند زمانی موفق می شوید که از هر دو آن ها بهره برده باشید.

منبع:

گروه آموزشی الهی

https://mortezaelahi.com//


جمعه 18 خرداد 1403 - 11:12
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
  • ارسال پاسخ



    برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


    پرش به انجمن :